قفل ۱۲۰۰ قبر مخفی در باغ رضوان باز شد / خانه آخر را با تبعیض و تفاخر خراب نکنیم
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۸۱۰۴۹
مدیرعامل سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان گفت: یکی از سختیهای کار در باغ رضوان این است که خانوادهها در سختترین لحظه زندگی خود با مجموعه باغ رضوان روبهرو میشوند، اعتقاد دارم باغ رضوان خانه آخر است و نباید با تبعیضها، تفاخرها و سفارشهای اختصاصی، خرابش کنیم.
به گزارش خبرنگار ایمنا، باغی است در ۱۲ کیلومتری شرق اصفهان با ۱۸۰ هکتار فضای سبز، جایی که عدهای شبانهروز در آن مجدّانه برای آرامش دیگران تلاش میکنند، جمعی در این فضا آرام خفتهاند، اینجا برای عدهای خانه آخر و برای کسانی که هوشیار باشند و اهل عبرت، میتواند سرآغاز زندگی باشد، این باغ از جنس «رضوان» است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهرداری اصفهان سال ۱۳۶۳ با این باور که حفظ و نگهداری تخت فولاد به عنوان سومین آرامستان جهان تشیع که گنجینهای گرانبها از معاریف، ابرار و نوابغ روزگاران پیش در آن آرمیدهاند، اقدام به احداث آرامستان جدید شهر بهنام «باغ رضوان» کرد و اردیبهشت ۶۳ اولین متوفی اصفهانی در این منزلگاه آخر، آرام گرفت.
این سازمان یکی از سازمانهای تابعه شهرداری اصفهان بوده که از بدو تأسیس تا کنون با ارائه خدمات ویژه، توانسته است در دگرگونی سیمای شهری نقش مؤثری ایفا کند، به گونهای که امروز باغ رضوان در مقام یکی از زیباترین و مجهزترین آرامستانهای کشور شهرت و جایگاه برتری را به خود اختصاص داده است.
در حال حاضر بیش از ۳۹ سال از عمر این خانه آخر میگذرد و در این مدت مدیران متعددی برای ارتقا و اعتلای باغ رضوان، بزرگترین آرامستان شهر اصفهان تلاش کردهاند اما بر اساس شواهد، سرعت تحول خدمت و حرکت بر مسیر خدمات الکترونیکی در سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان در دو سال اخیر قابل توجه بوده است.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی خبرنگار ایمنا با علی حاجیان، مدیرعامل سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان بهمنظور بررسی آخرین اقدامات، برنامهها و سیاستهای تعیین شده در این سازمان است.
باغ رضوان نیازمند مدیریت اقتصادی، معنوی، منابع انسانی و مشتریمداری استایمنا: چه شد که مسئولیت سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان را قبول کردید؟
حاجیان: تا سال ۹۷ در سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی به عنوان معاون مالی و اداری شهرداری اصفهان فعالیت میکردم، در دوره پنجم مدیریت شهری، به معاونت خدمات شهری منتقل شدم و در سمت مسئول امور اداری این معاونت انجام وظیفه کردم و همزمان، ابلاغیه حکم جدیدی در معاونت به نام «مسئول هماهنگی و پشتیبانی معاونت خدمات شهری» برای من زده شده که تجربه بسیار خوبی در فرایند عمر کاریام شد و از این اتفاق بسیار خرسند هستم.
پس از آغاز دوره ششم مدیریت شهری و مسئولیت «علی قاسمزاده» به عنوان شهردار اصفهان، چندین پست مسئولیتی به من پیشنهاد شد که یکی از آنها، مدیریت سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان بود که البته با اختیار و پیشنهاد خودم آن را قبول کردم.
از سالهای بسیار گذشته، نیم نگاهی به مجموعه باغ رضوان داشتم و علاوه بر علاقه قلبی، نگاه خاصی به این مکان داشتم؛ معتقدم هیچ دلیل کافی وجود ندارد که کسی بخواهد از مجموعه آرامستانها و باغ رضوان دوری کند، چراکه باغ رضوان مجموعهای بسیار خوب، معنوی و با صفا است.
اواسط آبان ۱۴۰۰ با حکم شهردار اصفهان بهعنوان مدیرعامل سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان مشغول فعالیت شدم؛ یکی از آرزوهای من، این بود که به عنوان نفر اول یک مجموعه و سازمان باشم تا بتوانم بهترین خدمات را به مردم ارائه بدهم، رشته تحصیلی من مدیریت تحول است و در این عرصه مطالعات زیادی دارم و در این رشته تحصیلی در دانشگاه هم تدریس میکنم.
اردیبهشت سال آینده میتوانیم ۴۰ سالگی خدمت باغ رضوان را جشن بگیریم، بنابراین مدیریت شفاف و صادقانه، بهترین هدیه ما بهمناسبت ۴۰ سالگی این مجموعه، ارائه خدمت صادقانه به مردم است.
اعتقاد دارم باغ رضوان یک مدیریت خاص میطلبد، چرا که نیازمند مدیریت اقتصادی، مدیریت منابع انسانی، مدیریت مشتری مداری و مدیریت معنوی است؛ آنجا مکان بسیار خوبی برای ارائه خدمت به مردم است و این لطف از سوی مدیریت شهری، به من در این بازه زمانی شد.
در حال حاضر نزدیک به یکسال و ۹ ماه از حضورم در مدیریت آرامستانهای شهرداری اصفهان میگذرد و تجربه بسیار خوبی کسب کردم و مطالب زیادی را از همکاران پرتلاشم در این مجموعه آموختهام، البته سعی کردیم در این مجموعه باغ رضوان، تحول را سر منشأ هر اقدامی کنیم.
یکی از ظرفیتهای بیبدیل در مجموعه باغ رضوان، نیروی انسانی است، نیروهایی که بسیاری افراد جامعه، از تخصصها و ظرفیتهای آنان بی خبر هستند در حالی که در مسیر تحول در مجموعه باغ رضوان، این ظرفیت بیبدیل به کمک ما آمد.
یکی دیگر از سختیهای کار در باغ رضوان این است که خانوادهها در سختترین لحظه زندگی خود با مجموعه باغ رضوان روبهرو میشوند، در این لحظه شایسته است که بهترین خدمات در صادقانهترین شکل و بدون تبعیض به خانوادهها ارائه شود؛ به شدت اعتقاد دارم باغ رضوان خانه آخر است و نباید با تبعیضها، تفاخرها، سفارشهای اختصاصی، خرابش کنیم.
چشمانداز دیگری که برای مدیریت مجموعه باغ رضوان در ذهن داشتم، استقرار مدیریت صادقانه و شفاف در برخورد با مردم است.
بر اساس تقویم، اردیبهشت سال آینده میتوانیم ۴۰ سالگی خدمت باغ رضوان را جشن بگیریم، بنابراین مدیریت شفاف و صادقانه، بهترین هدیه ما بهمناسبت ۴۰ سالگی این مجموعه، ارائه خدمت صادقانه به مردم است.
ایمنا: بدو ورود به سازمان آرامستانها، چه چالشها و مشکلاتی را در آن احصا کردید؟
حاجیان: یکی از شغلهایی که مدیریت شهری باید نسبت به آن بسیار حساس باشد، فعالیت در باغ رضوان است، چراکه علاوه بر سختیها و حق و حقوقی که بر گردن هر مسئولی است، دارای مسئولیت سنگین شرعی یکسری واجباتی همچون تغسیل، تکفین و تدفین است که اگر رعایت نشود، بر دوش مسئولان آن خواهد بود.
معتقدم باغ رضوان از جمله مکانهایی است که نباید هیچگونه تبعیضی در آن صورت گیرد، چراکه مخاطب ما، متوفی و خانواده آنها است و اگر موجب تبعیض و تفاخری برای متوفی شویم، یک بازخورد منفی برای مسئولان به همراه دارد؛ بر این اساس سخنی به نام «رضایت متوفی» را گفتمانسازی کردیم که در حال گسترش در سطح کشوراست.
هر اشتباه و کمکاری در آخرین منزلگاه متوفی که موجب نارضایتی آن شود، دِینی بر گردن همه مسئولان مجموعه باغ رضوان وآرامستانها است، در این راستا پس از ۳۷ سال برای نخستین بار تعرفههای سازمان آرامستان ها را شفاف کردیم.
یکی دیگر از سختیهای کار در باغ رضوان، این است که خانوادهها در سختترین لحظه زندگی خود با مجموعه باغ رضوان روبهرو میشوند، در این لحظه شایسته است که بهترین خدمات در صادقانهترین شکل و بدون تبعیض به خانوادهها ارائه شود.
در باغ رضوان، ضمن اینکه رعایت حق خانواده متوفی بسیار مهم است، رعایت حقوق متوفی نیز مهم بوده، رانت بازی برای اختصاص یک قبر خاص به متوفی؛ آثار ما تاخری برای متوفی به همراه خواهد داشت، بنابراین این مجموعه نکات، ذهن و اراده من را برای مدیریت صادقانه و شفاف در باغ رضوان راسختر کرد.
هر اشتباه و کمکاری در آخرین منزلگاه متوفی که موجب نارضایتی آن شود، دِینی بر گردن همه مسئولان مجموعه باغ رضوان وآرامستانها است، در این راستا پس از ۳۷ سال برای نخستین بار تعرفههای سازمان آرامستانها را شفاف کردیم.
هر شهروند با ورود به اپلیکیشن سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان، میتواند از قیمت تمام خدمات و تعرفهها بهروز، شفاف و مطابق مصوبه شورای اسلامی شهر مطلع شود
ایمنا: آیا در آرامستان باغ رضوان قبر لاکچری یا سفارشی وجود دارد؟
حاجیان: یکی از معضلاتی که سالهای گذشته در این آرامستان وجود داشت، این بود که افراد پذیرش کننده اطلاعات درستی به مراجعهکنندگان درباره قبور خالی در مکانهای خاص نمیدادند؛ در قاموس من این عملکرد پذیرفته نبود، بنابراین در دوره مسئولیتم ضمن تغییر کارکنان بخش پذیرش باغ رضوان، حدود ۱۲۰۰ قبر قفل شده و مخفی از دورههای گذشته در بهترین نقاط باغ رضوان را گشوده و در اختیار شهروندان قرار دادیم.
قسم یاد میکنم در این دوره هیچ قبر مخفی وجود ندارد و هیچ قبر خاصی را برای فلان مدیر کنار نگذاشتهایم، زیرا معتقدم نباید خود را برای خاطر و دلخوشی دیگران، مدیون کنم.
قیمت قبور برای همگان مشخص و شفاف استایمنا: آیا پرداخت مبلغ قبور سیستمی است یا دستی؟
حاجیان: پرداختها در باغ رضوان بهصورت سیستمی انجام میشود و تمام دستگاههای کارتخوان به سیستم متصل است؛ همه قیمتها برای مردم و مسئولان مشخص بوده و قیمتها حتی یک ریال کم یا زیاد نمیشود.
قیمتهای قبور را از ابتدای ۱۴۰۰ شفاف کردیم و بر اساس فرمولها و آنالیزهای خاص محاسبات صورت گرفت اما روزهای ابتدایی اجرای طرح، بر اساس اطلاع کارشناسان، ما برای محاسبه قیمت قبر پنج خانواده اشتباه عملکرد داشتیم و بالغ بر ۸۰ میلیون تومان اضافه از مراجعهکنندگان دریافت شده بود که به محض اطلاع، با همه خانوادهها تماس گرفتیم و مبالغ اضافه دریافتی را به آنها باز گرداندیم.
مدیران عامل سازمان آرامستانها بر لبه تیزی حرکت میکنند، زیرا بار سنگین حقالناس، حق کودکان یتیم و متوفی را بر گردن دارند.
ایمنا: میانگین نرخ قبور در باغ رضوان چقدر است؟
حاجیان: ما یک قیمت دفن داریم و یک قیمت پیش فروش قبر که در حال حاضر قیمت دفن در قطعه یک باغ رضوان، نزدیک به ۴۲ میلیون تومان و قیمت دفن در قطعههای ۸۱ تا ۸۹، دو میلیون تومان است اما قیمت پیشفروش قبر در قطعه یک باغ رضوان ۶۲ میلیون تومان و در قطعه ۸۱ تا ۸۹ سه میلیون تومان است.
به ازای هر کد ملی، یک قبر اختصاص میدهیم و به هیچ وجه امکان خرید و فروش قبرهای پیش فروش شده، وجود ندارد. بر اساس اقدامات صورت گرفته، بحث دلال بازی و مافیا در قبور تمام شده است.
ایمنا: در سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان چه تعداد نیرو فعالیت میکنند؟
حاجیان: ۱۰۶ نفر نیرو بهصورت مستقیم در سازمان آرامستانهای شهرداری فعالیت میکنند و ۷۵ نفر نیروی پاکبان در بخش نظافت به شکل پیمانکاری با این مجموعه همکاری دارند.
در حال حاضر بر اساس قانون، فقط نیروهای فعال در زمینه تغسیل و تطهیر پس از ۲۰ سال فعالیت بازنشست میشوند و مابقی نیروهای مشغول بهکار در سازمان آرامستانها طبق روال عادی هستند، البته در قسمت مداحان، خودروهای تشییع، خدمات مجالس و تشریفات در قالب بخش خصوصی با سازمان آرامستانها همکاری میکنند.
در باغ رضوان اصراری بر دفن افراد در مکان خاصی نداریم و بنا به سلیقه خانوادهها، توان مالی متوفی و وجود قبور خالی، به خانوادهها پیشنهاد میدهیم.
سازمان آرامستانها در زمینه قیمتگذاری و تعیین تعرفه خدمات، دخالتی نداشته و فقط نظارت دارد؛ البته بهرغم افزایش قیمتها در بخشهای مختلف خدماتی طبق تورم، شهرداری اصفهان برای قبور قطعه ۵۰ تا ۸۹ یارانه پرداخت میکند، چراکه قیمت ساخت و آمادهسازی قبور بیش از این مبالغ دریافتی از مردم است.
در باغ رضوان اصراری بر دفن افراد در مکان خاصی نداریم و بنا به سلیقه خانوادهها، توان مالی متوفی و وجود قبور خالی، به خانوادهها پیشنهاد میدهیم. هنگام ورود به سازمان آرامستانها، یک هندسه حرکتی برای خود طراحی کردیم و در این هندسه حرکتی تمام شئون لازم باغ رضوان را در نظر گرفتیم.
ایمنا: کدام عامل در افزایش قیمت تعرفهها و خدمات باغ رضوان بیشتر مؤثر است؟
حاجیان: علاوه بر نرخ تورم سالانه که موجب افزایش تعرفه خدمات توسط پیمانکاران میشود، نیروی انسانی و نگهداری فضای سبز از عواملی بوده که بیشترین تأثیر را در رشد قیمتها برای مجموعه آرامستان ها به همراه دارد.
بیشترین هزینهکرد در مجموعه آرامستان باغ رضوان، مربوط به نگهداشت فضای سبز ۱۶۰ هکتاری است؛ بهعنوان مثال میزان مبلغ قرارداد فضای سبز باغ رضوان برای مدت یکسال ۱۸ میلیارد تومان است، چراکه یکی از بزرگترین فضای سبز آرامستانهای کشور متعلق به اصفهان است، در حالی که بهشت زهرای تهران با آن وسعت و عظمت، تنها ۷۰ هکتار فضای سبز دارد.
ایمنا: میزان قرارداد ساخت قبور در این آرامستان چقدر است؟
حاجیان: مبلغ قرار داد ساخت قبور برای امسال ۱۶ میلیارد تومان است؛ در باغ رضوان باید همیشه قبر ساخته شده داشته باشیم و در آمار و ارقام تعداد ۳۵۰۰ قبر خالی را صفر در نظر میگیریم.
ایمنا: بهطور میانگین روزانه چه تعداد متوفی در باغرضوان دفن میشوند؟
حاجیان: در حال حاضر میانگین تعداد متوفی که در باغ رضوان دفن میشوند، روزانه ۲۴ نفر است، اما این تعداد در روزهای کرونایی به ۸۰ نفر در روز رسیده بود و همکاران در باغ رضوان در ایام کرونا جهادگرانه و گمنام خدمت میکردند.
ایمنا: از زمان حضور شما در سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان، اقدامات متعدد رفاهی و فرهنگی انجام شده است، آیا این اقدامات ادامه دارد؟
حاجیان: در بدو ورود به سازمان آرامستانهای شهرداری اصفهان، یک هندسه حرکتی طراحی کردیم که در آن تمام شئون لازم باغ رضوان را در نظر گرفتیم، نیازهای افراد سالمند، کودکان، بانوان، مخاطبان مختلف، زمانهای متعدد و مطالبات مردمی را نیز در این هندسه حرکتی ترسیم کردیم و در پی برنامهریزی برای آن برآمدیم.
بهعنوان مثال برای تسهیل تردد افراد سالمند مراجعه کننده به باغ رضوان، در تمام ساختمانها، رمپ استاندارد ساختیم، از اینرو احداث ایستگاه پمپ بنزین در ورودی باغ رضوان برای رفاه حال شهروندان در دست طراحی است.
تمرکز بر موضوع هوشمندسازی، فناوری اطلاعات و الکترونیکیشدن خدمات در باغ رضوان از دیگر اولویتهایی است که در دستور کار قرار گرفت.
همچنین برای رفع نیاز کودکانی که به همراه خانواده در زمان وفات عزیزان خود به باغ رضوان مراجعه میکردند و کاهش آسیب روحی به این کودکان، خانه کودکی احداث شد که در حال حاضر هر روز پذیرای ۳۰ کودک کمتر از هشت سال است.
در اقدامی دیگر از ابتدای تیرماه سال جاری «طرح هادی» در باغ رضوان اجرا شد، به این صورت که یک نفر مسلط به تمام امور اداری باغ رضوان از لحظه ورود خانواده متوفی، در کنار آنها قرار میگیرد، حضور این افراد مطلع به عنوان طرح «هادی» آرامش خاصی را به خانوادهها در این زمان سخت داغ دیده القا کرده است.
در حال حاضر دو نفر در «طرح هادی» مشغول فعالیت هستند اما طبق برآوردها، دو نفر دیگر نیز باید به این بخش اضافه شوند.
از دیگر خدماتی که در طول این مدت در سازمان آرامستان انجام شد، احداث سالن پذیرایی با ظرفیت مجموع ۳۰۰ نفر است که به بخش خصوصی واگذار شده است؛ تمرکز بر موضوع هوشمندسازی، فناوری اطلاعات و الکترونیکیشدن خدمات در باغ رضوان از دیگر اولویتهایی بود که در دستور کار قرار گرفت.
ایمنا: نخستین اقدام برای الکترونیکی شدن خدمات در باغ رضوان چه بود؟
حاجیان: اولین اقدام حذف سندهای کاغذی قبور بود که در دو ماه نخست مسئولیتم انجام شد و در حال حاضر دیگر سند کاغذی برای قبور صادر نمیشود، بلکه یک لینک برای خریدار پیامک میشود که شهروند میتواند سند خود را در اپلیکیشن باغ رضوان مشاهده و برای خود پرینت بگیرد.
پیش از الکترونیکی شدن خدمات، به ازای هر قبر، شش برگه برای سند قبور باید امضا میشد و روال بسیار طولانی داشت.
الکترونیکی شدن تمام خدمات به غیر از خرید قبر برای متوفی و پیش خرید، از طریق اپلیکیشن امکانپذیر است، این امکان بسیار سخت بوده است، چراکه اغلب این خدمات توسط بخش خصوصی و پیمانکار صورت میگیرد.
همه این دستاوردها، حاصل تلاش چند ساله بخش فناوری اطلاعات باغ رضوان است که در کشور بینظیر هستند؛ تمام اسناد و کاغذها اسکن و در سامانه ثبت میشود.
در حال حاضر تمام اسناد از سال ۶۳ تا کنون اسکن و بارگذاری شده است.
هوشمندسازی ۵۰ هکتار فضای سبز باغ رضوانایمنا: در زمینه هوشمندسازی فضای سبز در باغ رضوان چه فعالیتی صورت گرفته است؟
حاجیان: آبیاری و نگهداشت بهینه فضای سبز باغ رضوان از جمله عرصههایی است که بحث هوشمندسازی در آن اتفاق خواهد افتاد، چراکه طراوت و سرزندگی امروز این فضای سبز ۱۶۰ هکتاری باغ رضوان بسیار مهم است.
در حال حاضر تمام فضای سبز باغ رضوان به صورت قطرهای آبیاری میشود اما برنامهریزی شده است که تمام فرایند آبیاری به صورت هوشمند از طریق مانیتورینگ فضاهای سبز و گونههای مختلف گیاهی انجام شود.
در نظر داریم آبیاری فاز سوم فضای سبز که نزدیک به ۵۰ هکتار وسعت دارد، بهصورت هوشمند انجام شود، از اینرو در این عرصه سنسور رطوبت سنج و سنسور زمانی برای مصرف بهینه آب بهکار گرفته میشود.
گفتوگو از: سیدامیرحسین ابطحی
کد خبر 679995منبع: ایمنا
کلیدواژه: آرامستان باغ رضوان علی حاجیان مدیرعامل سازمان آرامستان های شهرداری اصفهان شهرداری اصفهان مدیریت شهری شهر باغ رضوان اصفهان باغ رضوان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق سازمان آرامستان های شهرداری اصفهان سازمان آرامستان های شهرداری سازمان آرامستان ها الکترونیکی شدن خدمات فضای سبز باغ رضوان مجموعه باغ رضوان خانواده ها خانواده ها میلیون تومان باغ رضوان باغ رضوان باغ رضوان مدیریت شهری حال حاضر تعرفه ها ۴۰ سالگی خانه آخر سختی ها بر گردن بر اساس قیمت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۸۱۰۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
به گزارش قدس آنلاین، این برنامه در هر قسمت، یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول بیواسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدرینیا» کارگردان و تهیهکننده «بیواسطه» گفتوگو کردیم که میخوانید.
در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحهسازی یا مراکز هستهای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بیواسطه» را نسبت به فصل اول چه میدانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژهها، موضوعات و لوکیشنها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بیواسطه» سراغ روایتهایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آنها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحهسازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیتهای بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هستهای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایتهای کمتر دیدهشدهای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایتهای کمی از آنها روی آنتن دیدهایم.
موضوعاتی مثل صنعت هستهای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامهسازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایتهای داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسشهایشان به روایتهای غیررسمی و رسانههای خارجی هم رجوع میکردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سالها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیمهای برنامهساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاهها و بخشهایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بیواسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی میرویم، تا جایی که ممکن است پرسشهای مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحهسازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هستهای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریمهای جدی کشورمان بهخاطر انرژی هستهای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمیبینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آنها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاههایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانیکه میفهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعفها و کمکاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح میدهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند.
ساخت چنین برنامههایی میتواند مسیر برنامهسازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحتتر و بیدردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشنهایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر میکنیم این شکل از پرداخت به سوژهها و مطالبهگری سبب میشود برنامهسازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم.
اگر رسانههای رسمی از زیر بار برنامهسازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانههای خارجی و غیررسمی وارد این حوزه میشوند و میدان روایتها از سوی راویان داخلی خالی میشود. همینطور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامههای سیاسی دارد تا مرجعیت رسانهای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاههای مختلف برمیگردد که آنها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بیواسطه» دستگاهها و وزارتخانههایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعفها و قوتهایشان را صادقانه میگفتند اما گارد برخی از دستگاهها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی میگفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومیهایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانهای قرار گیرند.
مرز استقلال رأی در روایتهای «بیواسطه» که سفارشدهنده آن، سازمان اوج و پخشکنندهاش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بیواسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفتها، ضعفها، قوتها و کمبودها در حوزههای مختلف میشود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او میگوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان میدهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بیواسطه» را به دوربین تبلیغاتی یکطرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفتها میرویم و هم ضعفها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همینجاست. ما در عصری زندگی میکنیم که روایتها یکسویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
گاهی هزینههای اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامههای سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح میدهد سراغ اینگونه از برنامهسازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینههایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ بهنظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامهسازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامههای تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامهسازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامهای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق میشود. مثلاً در مقطع انتخابات، یکسری برنامهها روی آنتن میرود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه میپردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام میشود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامههای گفتوگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن میرود اما بعد تعطیل میشود. رسانه ملی بابت این برنامهها، هزینههای اجتماعی میدهد در حالیکه اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سالها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا میکند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند میتواند در موقعیتهای مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاهها مقطعی شود سبب میشود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانیکه بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل میشود. این رویکرد، اشتباه است و در این سالها ضربهاش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما میآید را تحمل کنند تا این برنامهها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بیواسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بیواسطه» به برنامهای مطالبهگر تبدیل شود که هر بار سراغ پروندههای جدید و جنجالی میرود، مماشات نمیکند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامههایی میتوان به اثرگذاری آنها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل